رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در نشستی با استادان دانشگاه شریف بر تحول در علوم انسانی مبتنی بر مسائل بومی کشور تاکید کرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف، به نقل ازمرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ نشست هم اندیشی دکتر سعید رضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی با استادان دانشگاه شریف در محل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
دکتر سعیدرضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در این نشست که با حضور استادان علوم انسانی دانشگاه شریف برگزار شد بیان کرد: شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در سال 1388 با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد، در آن زمان علوم انسانی وضعیتی خاصی داشت و مرتب رشتههای جدید به وجود میآمد و سهم علوم انسانی و علوم اجتماعی از کل دانشجویان کشور خیلی بالا بود، همین اکنون هم 48 درصد دانشجویان در رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر تحصیل میکنند و بیش از 30 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاهها در این دو حوزه هستند، ولی توقعاتی که از این دو حوزه در علم است، برآورده نمیشود.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در آن زمان فرمودند که «شما تعداد دانشجو و فارغ التحصیل را مرتب اضافه میکنید ولی معلوم نیست که اینها اولاً بر چه مبنای فکری در این رشتهها تحصیل میکنند، آیا ما متفکرین لازم را داریم که این علم بتواند به نفع جامعه اسلامی قرار بگیرد یا نه». در ادامه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای گذراند و شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی را تأسیس کرد که مبتنی بر 10 هدف در آییننامه آن بود.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی گفت: اهداف این شورای تخصصی کمی جنبه سیاستگذاری داشت و شامل سیاستگذاریهای مرتبط با علوم انسانی و علوم اجتماعی، راهبری، نظارت، ارزیابی، ایجاد کرسیهای آزاداندیشی در حوزههای علوم اجتماعی و علوم انسانی و امتداد دادن به علوم اجتماعی و علوم انسانی در بازار، حکمرانی و جامعه، بود.
دکتر عاملی ادامه داد: دکتر حدادعادل 14 سال ریاست این شورا را برعهده داشتند. آقای دکتر حداد روحیه فرهنگی و عملگرایی دارند و تمرکز روی کار مشخص ایجاد می کنند، ایشان روی رشتهها تمرکز کردند با این نگاه که اگر ما بتوانیم رشتهها را متحول کنیم، علوم به طور نسبی متحول میشود و از طرفی هم روی متون علوم اجتماعی و علوم انسان اسلامی و بومی تمرکز کردند. 17 کارگروه با راهبری شورای تحول و ارتقا علوم انسانی تشکیل شد. این کارگروهها جدا از شورای برنامهریزی وزارت علوم بودند و تکلیف رشتهها در شورا مشخص میشد. حدود 300 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاهها در کارگروهها همکاری داشتند.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی بیان کرد: این 17 کارگروه هم در تأسیس رشتههای جدید نقش داشتند و هم در بازنگری رشتهها و تأیید رشتههای جدید. تقریباً 300 نفر از اعضای هیئت علمی که از برجستگان دانشگاهها بودند در این کارگروهها فعال بودند. متناظر با این 17 کارگروه در حوزه علمیه هم ذیل شورای تخصصی حوزوی تشکیل شد و در این امر کمک فکری می کردند. در تدوین متون آموزشی تاکنون 57 کتاب با سمت چاپ شده است، تعداد قابل توجهی،300--400 کتاب هم در مسیر تدوین، بررسی و انتشار است.
دکتر عاملی گفت: واقعیت این است که این شورا، شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی است، ارتقاء آن نیاز به توجه بیشتر دارد. ارتقاء خیلی مهم است، الان علوم اجتماعی و علوم انسانی آن جایگاه و شأن را ندارد. واقعیت این است که به علوم انسانی به عنوان علم درجه یک نگاه نمیشود، در صورتی که امروز تمام عرصههای پیشرفت را که نگاه میکنیم، به نوعی تخصص علوم اجتماعی و علوم انسانی در آنها بسیار اثرگذار بوده است.
وی ادامه داد: این رشتهها در کشور ما نتوانسته در مدیریتهای عالی کشور امتداد پیدا کنند. معضلات اجتماعی را که نگاه میکنیم بسیاری از راه حلها در این حوزه است. مثلا عنصر نظم چقدر در فرآیند کار تأثیرگذار است، یا حوزههای مربوط به مصرف، دامنه خیلی بزرگی دارد، به هر حال حوزه دادهکاوی عرصه بزرگی از علم رشتهها را به وجود آورده که ما متخصص آن را کم داریم که بتواند از مسیر دادهکاوی، کنشها و واکنشهای اجتماعی را نگاه کند.
ایجاد رشتههای جدید مبتنی بر فناوریهای نوین
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی گفت: گزارشی برای سال 2013 میگفت در دهه گذشته در یک دهه 18 اگزابایت داده تولید شده است، الان هر روز تقریباً 18 اگزابایت داده در فضا گذاشته میشود، در بستر رقومی کاملاً رفتار قابل پیشبینی میشود. فضای مجازی چقدر رشته جدید ایجاد کرده که از حوزه رشتهای عقب افتادیم، حدود 70 تا 80 رشته مرتبط با حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی در حوزهها مرتبط با فضای مجازی، هوش مصنوعی، دادهکاوی و ... استخراج شده است.
دکتر عاملی با طرح این پرسش که چه نقاط مؤثری میتواند علوم اجتماعی و علوم انسانی را در مسیر خودش قرار دهد؟ ادامه داد: تحول علوم انسانی با رویکرد اسلامی کردن دانشکدهها، کارآمد کردن دانشکدهها، مؤثر کردن دانشکدهها، بومیسازی دانشجویان مدنظر است. حتی دانشگاههایی که با هدف تغییر راه اندازی شدند مثل دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه امام صادق(ع)، اینها هم تقریباً با تأثیر متفاوتی همین علوم را تدریس کردند و آن تغییر مورد توقع اتفاق نیفتاد.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی بیان کرد: بحث اسلامی کردن را امام راحل (ره) در همان اوایل انقلاب مطرح کردند، ایشان در پاسخ به منتقدان اسلامی کردن علوم گفتند که برخی فکر میکنند اینها آمدند که فیزیک اسلامی، شیمی اسلامی، ریاضی اسلامی درست کنند، ما به دنبال این معنا نیستیم. ولی غایت ریاضیات، فیزیک، شیمی و اینها چیست؟ در نهایت در جایی روی این علم میخواهد ارزش بار شود. وقتی با نگاه غایتنگری نگاه میکنیم، علمی که میخواهد جامعه اسلامی را بسازد، مهندسی آن هم هدف ساخت جامعه اسلامی را دارد، شیمی، فیزیک و ریاضیات آن هم همینطور.
وی ادامه داد: شورای تحول در این سالها تمرکز روی رشتهها داشته و تصورش این بوده که اگر رشتهها و دروس را درست کند، یک گام به جلو بوده است، آموزش و پرورش کتابمبنا است، استاد باید کتاب درسی را درس بدهد، ولی دانشگاه کتابمبنا نیست. هر چقدر هم که کتاب معرفی کنیم بالاخره استاد کتاب خودش را درس میدهد، سخت هم است که به یک استاد بگویید فقط شما این کتاب را میتوانی درس بدهید و در واقع منابع یک بعد رقابتی دارند و افراد متون مشهور و نویسندههای مشهور را مورد توجه قرار میدهند.
اقبال از رشتههای علوم انسانی در کشورهای پیشرفته
دکتر نجمی، مدیر گروه مدیریت دانشگاه شریف در این نشست با تاکید بر نقاطی موثری که جریان «ارتقاء» در شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی قدری مغفول مانده بیان کرد: بسیاری از کشورها که چنین رشتههایی مورد اقبال و بسیار هم پولساز است، در کشور ما یک موضوع فرهنگی وجود دارد که یا باید برود مهندسی یا برود پزشکی، همین موضوع باعث میشود که بسیاری از استعدادها که ما در دانشگاه صنعتی شریف هم ملاحظه کردیم، بچههایی با رتبه زیر صد وارد رشته مهندسی برق میشوند و بعد از مدتی از آن زده میشوند و علاقه ندارند.
وی ادامه داد: ما دانشکده اقتصاد را در سال 1378 تأسیس کردیم، تجربه ما در این دانشکد نشان میدهد که یکی از نقاط مؤثر هدایت ورودی به این سمت است، ما باید کاری انجام بدهیم که ورودیهای ما آن نگاهی را که در کشورهای توسعه یافته به موضوعات علوم انسانی وجود دارد، اتفاق بیافتد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در ادامه باید جذب اساتید و علاقهمند کردن اعضاء به تحصیل در این رشتهها مدنظر باشد.
وی گفت: رشته های علوم انسانی به پشتیبانیهایی خاص از منظر بودجه و منابع نیاز دارد، باید حضور در مجامع بینالمللی، ایجاد ارتباطات بینالمللی را مدنظر داشته باشیم.
محتوای علمی باید بومی شود
دکتر طالبیان، استاد گروه مدیریت دانشگاه شریف در این نشست بیان کرد: با تعیین کتاب کنترل کردن اتفاقی نمیافتد همین که آدم بداند چه راههایی به نتیجه نمیرسد چند گام جلو است.
وی ادامه داد: هر تحول و ارتقائی بخواهد رخ دهد یک گام مهم آن هیئت علمی توانا و در واقع معتقد به این قضیه است. همچنین بومیکردن را میتوان به روش علم و محتوای علم تقسیم کرد. میخواهیم چه چیزی را بومی کنیم؟ من حدس میزنم در بسیاری از علوم روش علم بومیکردن نمیخواهد، آن چیزی که به نظر میرسد به بومیکردن نیاز دارد، محتوای علمی است. یعنی اگر ما همان روش علمی استاندارد را استفاده کنیم برای فضای کشورمان ممکن است به نسخه متفاوتی برسیم. نسخه را نمیتوان کپی کرد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: آن چیزی که مانع بومی کردن میشود، بحث داوری و نهاد داوری مورد اعتماد است، دانشجویان که میخواهند دکتری بگیرند باید یک مقاله در نشریه خارجی معتبر منتشر کنند و این سخت است، برای این که وقتی شما مسائل کشور را حل میکنید خیلی سخت است. با این حال شرط خوبی است برای این که ما نهادهای معتبر بیطرف که بتوانند داوری کنند نداریم، انگار مجبوریم خارجی را به کار بگیریم تا ببینم این کاری که انجام شده است کار خوبی هست یا نه؟ تا وقتی که ما نهادهای داوری علمی در داخل کشور نداشته باشیم، کار بومیکردن کار خیلی سختی خواهد بود. یعنی به خیلی از نشریههای علمیمان مطمئن نیستیم که داوری را به درستی انجام میدهند، داوری خوبی انجام میدهند یا نه، اگر آنجا چاپ شد یعنی کار بدیعی و خوبی بوده است.
ضرورت بررسی عملکرد شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی
دکتر ملکی، عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف در این نشست گفت: حدود چهار سال پیش مطالعهای را درباره تحول در علوم انسانی را شروع کردیم که آیا نهادهای حکمرانی علوم انسانی اصولاً چه ساخت نهادی و ترتیب نهادی در دنیا دارد؟ اگر واقعاً مدعی علوم انسانی هستیم با مقوله تحول علوم انسانی هم باید علمی برخورد کنیم و این را من کمتر دیدم. یعنی تحول در علوم انسانی و عوامل مؤثر در تحول، نیاز به درک نظری، نظریهپردازی و آسیبشناسی دارد که من این نگاه درجه دو را کمتر دیدیم.
وی ادامه داد: مشکل اصلی علوم انسانی، تحلیل نهادی کم است، یعنی از منظر نهادی و این که ساخت نهادی علوم انسانی بر نحوه رشد و زیست علوم انسانی چه آثاری دارد و بعد چه دستآوردهایی میتواند داشته باشد کمتر مطالعه می شود، خود شورای تحول جای مطالعه دارد که از زمان تأسیس تاکنون به عنوان یک نهاد در زیستبوم تحول علوم انسانی چه کار کرده؟ چه دستآوردهایی داشت، چه ناکامیهایی داشت؟ و چگونه با این مسئله برخورد کرده است.
توهم بومی سازی، جایگزین بومی سازی شده است
دکتر نجمی، رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد بیان کرد: علوم انسانی با آن چیزی که باید باشد فاصله دارد و خیلی ضعیف هستیم و این موضوع به یک حلقه معیوب برمیگردد، بچههایی که نمیتوانستند به رشتههای ریاضی و پزشکی بروند علوم انسانی خواندند، وقتی حجم قابل توجهی ورودی افراد غیرنخبه در یک مجموعه وارد شوند، اگر بهترین اساتید را هم داشته باشیم باز هم خیلی نمیتوانیم نتیجه بگیریم.
وی ادامه داد: متأسفانه در کشور در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی انقطاع از دانش بشری بینالمللی داشتیم در چند دهه و مستمراً هم بر این طبل کوبیدیم. متاسفانه چند دهه از علوم بشر در حوزه علوم انسانی فاصله گرفتیم و این انقطاع باعث شده که چرخ هرز بچرخد، سیستم داوری، سیستم تولید محتوای مطلب علمی، دانشجویی که میآید، وضعیت اسفناک است.
این استاد دانشگاه گفت: بومی سازی هدف درستی است ولی آن چیزی که رواج و توسعه پیدا کرده توهم بومیسازی است.
وی ادامه داد: تبلیغات منفی جدی علیه علوم انسانی مبتنی بر علوم روز در کشور وجود دارد. در چنین فضایی چطور فضای اندیشمندی شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: راهحلها را در سه لایه نهادی، سیاستگذاری و عملیاتی میتوان خلاصه کرد. در لایه نهادی در کشور باید فضای آزاد اندیشی و مباحثه باز باشد، نظام تبلیغات منفی علیه علوم انسانی که از دنیا بهره میگیرد باید برداشته شود، قرار نیست تقلید کند، قرار نیست ترجمه کند، ولی نباید منقطع باشد، این انقطاع بلای جان ما است. در لایه سیاستگذاری قواعد جذب و ارتقاء باید اصلاح شود. این ساختار بسته و خطکشی شده باید از بین برود، منابع مالی قابل توجه دولت باید برای آن در نظر بگیرد، بنیاد ملی نخبگان میتواند نقشآفرینی کند، از مجموعه تحقیقاتی که انجام میشود در خود دولت استفاده کنند.
دکتر مسعود شادنام، استاد گروه اقتصاد دانشگاه شریف بیان کرد: در راستای این که بخواهیم علوم انسانیمان را هرکاری کنم، چه بومی، چه اسلامی و چه کاربردی باید کلاً علوم انسانیمان را بهتر بکنیم، کیفیت علوم انسانی را بالا ببریم، به خودی خود فکر میکنم آن چیزهای بعدی اتفاق میافتند. چون در مجموع مردم ما به کشورشان علاقمند هستند و دوست دارند کاربرد داشته باشد، دوست دارند با عقاید اسلامی آنها سازگار باشد، دوست دارند بومی باشد، همه این اتفاقات به نظر من به خود به خود در پس این افزایش کیفیت اتفاق خواهد افتاد.
دکتر ابراهیم نژاد، استاد گروه اقتصاد دانشگاه شریف گفت: اگر چیزی را بخواهیم نقد کنیم، یا متحول کنیم، بدون شناختن عمیق آن قطعاً این کار نشدنی است. اول یک پدیده را از طرفداران آن پدیده بهتر بشناسیم بعد بخواهیم آن را متحول کنیم، بنابراین در حوزه علوم انسانی هم اگر تحولی بخواهد اتفاق بیافتد به نظر من قطعاً پیششرط آن این است که ما در بهترین سطح ممکن حوزههای مختلف علوم انسانی را بشناسیم و در آن متخصص داشته باشیم و بعد از آن به سراغ نقد کردن آن برویم.
وی با اشاره بومی سازی ادامه داد: گاهی اوقات فکر میکنیم که همه چیز را باید از نوع اختراع کنیم، یعنی کلاً منکر یک حوزه علمی شویم و دوباره از اول چیزی را از پایه بسازیم. در حالی که همچین چیزی واقعاً نیست حداقل در رشتههایی که ما خواندهایم، نیست. در لایههای خیلی خیلی بالاتری بومیسازی باید اتفاق بیافتد.
وظیفه استاد تولید دانش مبتنی بر مسائل بومی است
دکتر وصال، استاد دانشگاه شریف بیان کرد: به نظر من سوء تفاهم جدی که ما در کشور داریم اختلاط ساحتهای مختلفی است که کارکردهای مختلف دارد. یعنی از استاد دانشگاه میخواهیم که مسائل اقتصاد کشور را خودش حل کند، این بیمعنی است. استاد دانشگاه باید کار پژوهش و کار آموزش انجام دهد، پژوهش استاد باید ناظر به مسائل کشور باشد با آن نظام انگیزشی که تعریف میشود، ولی وظیفه او حل مسائل کشور نیست، وظیفه او تولید دانش است. ارتقاء تحولی در علوم انسانی امکانپذیر است، هزینه خیلی زیاد میخواهد که عدهای را بیاورید اینجا و به خدمت خودتان بگیرید. مسئله ما این است که آدم کم داریم و این مسئله فشار زیادی را بر همه وارد میکند. لازمه ارتقاء علوم انسانی با سرعت بالا این است که ما یک جریان جدی داشته باشیم، که درخت اصلی را قوی کنیم.
پژوهش در علوم انسانی را بلد نیستیم
دکتر طاهری، استاد دانشگاه شریف نیز در این نشست بیان کرد: در حوزه علوم انسانی مشکل اساسی این است که افراد پژوهش را بلد نیستند، و پژوهش را یاد نمیگیرند، همین الان هم همینطور هستند.
وی ادامه داد: از طرفی ما راه را بلد نیستیم. واقعیت این است که اگر ما آموزشهای لازم، زمینههای لازم را فراهم کنیم، کار، کار سختی نیست، و اینطور نیست که افراد نتوانند نوآوری داشته باشند. وقتی میگوییم تحول قرار نیست که همه چیز را زیر و رو کنیم، با نگاه خودمان میتوانیم تحول ایجاد کنیم. با توجه به تفاوتهایی که وجود دارد به هر حال روش تجربی که در علوم اجتماعی وجود دارد، متفاوت است.
این استاد دانشگاه پیشنهاد داد: در مرحله اول باید افرادی که زمینههای اسلامی و انگیزههای اسلامی دارند با فضای علمی واقعی، نه فضای تقلیدی و ترجمهای که در دانشگاههای ما حاکم بوده آشنا بشوند، روشها را یاد بگیرند و بدانند یعنی چه، علم اصلاً یعنی چی. الان متأسفانه اقداماتی انجام میشود که معلوم میشود شناخت کافی از علم وجود ندارد. در فضای کشور ما نباید از یک گروه انتظار همهچیز را داشت، باید از ظرفیتهای مختلف استفاده کنیم و اینها با هم همکاری کنند، و لازمه این همکاری مقداری اعتماد متقابل است.
وی ادامه داد: باید سرپای خودمان بایستیم، به عنوان مثال در حوزه کار ما مقالههایی میشود نوشت که در فضای کشور ما مفید و خیلی هم تأثیرگذار است، ولی در فضای خارجی اصلاً مورد ندارد و مسئله آنها نیست. ولی مشکلات داوری مقالات در کشور وجود دارد.
دانشگاهها، انسانها و گروههای انسانی باید متحول شوند
دکتر فاتح، استاد دیگر دانشگاه شریف بیان کرد: پیشتر شورای عتف، متولی پژوهش کشور شورای علمی کشور بود، در آنجا، چهار نوع تحقیق مصوب است و چون شورای عتف آن را رد نکرده همچنان برقرار است. سه نوع را همه میدانید، نوع چهارم پژوهش بنیادی راهبردی یا بنیادی کاربردی است، یعنی در عین این که نظاممند مرز علم را توسعه میدهیم، در یک افق راهبردی معطوف به حل مسئله هستیم. تحول در علوم انسانی از این جنس است. ما در فضای نسبت بین نظر و عمل قرار داریم.
وی ادامه داد: علوم انسانی متحول نمیشود مگر دانشگاه و انسانها و گروههای انسانی متحول شوند. اگر این اتفاق نیفتد ما نمیتوانیم در کنار فضای دانشگاهی، حوزوی یا به قول مرحوم امام(ره) حوزه و دانشگاه باید در هم ذوب شوند، این فضا چه فضای تحولی است؟ اگر این اتفاق نیافتد ما از کنار، از دور، موردی به این امر بنیادین توجه میکنیم بعد میگوییم چرا موفق نشدیم، نمیشود موفق شد.